کلام یار


آن علمى كه ما ميخواهيم، همراه با تزكيه است. همين آياتى كه اول اين جلسه تلاوت كردند، به اين نكته اشاره دارد: «هو الّذى بعث فى الأمّيّين رسولا منهم يتلوا عليهم اياته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة». اول، تزكيه است.

تربيت دين، تربيت قرآن، تربيت اسلام اين است. چرا اول تزكيه؟ براى اينكه اگر تزكيه نبود، علم منحرف ميشود. علم يك ابزار است، يك سلاح است؛ اين سلاح اگر در دست يك انسان بدطينت، بددل، خبيث و آدمكش قرار بگيرد، جز فاجعه چيز ديگرى نمىآفريند؛ اما همين سلاح ميتواند در دست انسان صالح، وسيله ى دفاع از انسانها، دفاع از حقوق مردم، دفاع از خانواده باشد. اين علم را بايستى آن وقتى در دست گرفت كه با تزكيه همراه باشد. اين توصيه ى من به شماست.

 

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان جوان/1389

نویسنده: سیده معصومه تقوی

آمریکا در دیپلماسی عمومی خود با دو بازوی رسانه ای وآموزشی رویاها وانتخاب های جهانیان را می سازد.

ساموئل هانتیگتون در کتاب “چالش های هویت در آمریکا “موفقیت نظام سیاسی آمریکا را در هویت سازی علیرغم حضور افراد متعدد خارجی با رسوم ،اعتقادات وفرهنگ های متفاوت وبعضا متضاد با تمامی جهان ،خاکی ودریک کلمه “آمریکایی کردن “آنها  می داند . به این معنا که ما با دین  شما رنگ پوست وموی شما کاری نداریم ،فقط آمریکایی زندگی کنید حتی اگر مسلمان هستید .هانتینگتون معتقد است که تداوم جامعه ی آمریکا در پرتو فرایند آمریکایی کردن ممکن می گردد.تفکیک سبک زندگی از اعتقادات ودین –به عبارتی سکولاریزه کردن سبک زندگی –مهم ترین دستاورد نظام سلطه بوده که مرزهای آن به جامعه ی آمریکایی محدود نمی شود .با این منطق بوده که “فرهنگ مهاجم “غرب خود را تبدیل به “فرهنگ غالب “کرده است.وقتی انسان های بسیاری در خارج از مرزهای آمریکا ،آمریکا زندگی می کنند ایالات متحده می تواند به عنوان عمق استراتژیک خود روی آن ها حساب کند.جوزف نای ،نظریه پرداز “قدرت نرم “معتقد است که آمریکا در دیپلماسی عمومی خود  با دو بازوی رسانه ای وآموزشی رویاها وانتخاب های جهانیان را می سازد.

بنابراین چه ما به دنبال تمدن سازی باشیم وچه نباشیم ،حداقل برای حفظ هویت خود باید روش زندگی متناسب با اعتقاداتمان را ارائه دهیمد وگرنه آمریکایی شدن دیر یا زود سرنوشت ما هم خواهد بود.

نگاه آسیب شناسانه به وضعیت فرهنگی وبه خصوص سبک زندگی کنونی ایرانیان ،ما را وا می دارد تا مشکلات فرهنگی خود را تنها ناشی از تهاجم فرهنگی نظام سلطه نبینیم .مشکلات جامعه را باید به درستی شناسایی کرد ومجرای اصلاح آن را نیز روشن نمود. اغلب گمان می کنند همه چیز باید بالا به پایین ودستوری باشد. در حالی که جنس فرهنگ وفرهنگ سازی به خصوص در جامعه ی ایرانی که از ظرفیت های شبکه سازی اجتماعی  نظیر مساجد وحسینیه ها و… برخوردار است ،باید از پایین به بالا باشد. بنابراین می توان سبک زندگی  را باکمک مردم وبه دست ایشان ایجاد کرد ورواج داد وثمرات آن را دید.

ساموئل هانتیگتون در کتاب “چالش های هویت در آمریکا “موفقیت نظام سیاسی آمریکا را در هویت سازی علیرغم حضور افراد متعدد خارجی با رسوم ،اعتقادات وفرهنگ های متفاوت وبعضا متضاد با تمامی جهان ،خاکی ودریک کلمه “آمریکایی کردن “آنها  می داند . به این معنا که ما با دین  شما رنگ پوست وموی شما کاری نداریم ،فقط آمریکایی زندگی کنید حتی اگر مسلمان هستید .هانتینگتون معتقد است که تداوم جامعه ی آمریکا در پرتو فرایند آمریکایی کردن ممکن می گردد.تفکیک سبک زندگی از اعتقادات ودین –به عبارتی سکولاریزه کردن سبک زندگی –مهم ترین دستاورد نظام سلطه بوده که مرزهای آن به جامعه ی آمریکایی محدود نمی شود .با این منطق بوده که “فرهنگ مهاجم “غرب خود را تبدیل به “فرهنگ غالب “کرده است.وقتی انسان های بسیاری در خارج از مرزهای آمریکا ،آمریکا زندگی می کنند ایالات متحده می تواند به عنوان عمق استراتژیک خود روی آن ها حساب کند.جوزف نای ،نظریه پرداز “قدرت نرم “معتقد است که آمریکا در دیپلماسی عمومی خود  با دو بازوی رسانه ای وآموزشی رویاها وانتخاب های جهانیان را می سازد.

بنابراین چه ما به دنبال تمدن سازی باشیم وچه نباشیم ،حداقل برای حفظ هویت خود باید روش زندگی متناسب با اعتقاداتمان را ارائه دهیمد وگرنه آمریکایی شدن دیر یا زود سرنوشت ما هم خواهد بود.

نگاه آسیب شناسانه به وضعیت فرهنگی وبه خصوص سبک زندگی کنونی ایرانیان ،ما را وا می دارد تا مشکلات فرهنگی خود را تنها ناشی از تهاجم فرهنگی نظام سلطه نبینیم .مشکلات جامعه را باید به درستی شناسایی کرد ومجرای اصلاح آن را نیز روشن نمود. اغلب گمان می کنند همه چیز باید بالا به پایین ودستوری باشد. در حالی که جنس فرهنگ وفرهنگ سازی به خصوص در جامعه ی ایرانی که از ظرفیت های شبکه سازی اجتماعی  نظیر مساجد وحسینیه ها و… برخوردار است ،باید از پایین به بالا باشد. بنابراین می توان سبک زندگی  را باکمک مردم وبه دست ایشان ایجاد کرد ورواج داد وثمرات آن را دید.

حساسیت و زود رنجی جوان

روح جوان ،از نظر عاطفی  به ویژه در آغاز دوره جوانی ،حساس وشکننده است ،به گونه ای که تحمل کم ترین مخالفت ،عتاب وسرزنشی را ندارد ،از این روی باید بسیار مواظب بود که در گفتار ورفتار با اوجانب احتیاط را بیشتر رعایت  کرد وکم تر با درشتی با او سخن گفت. حساسیت وزودرنجی جوان ،به ویژه در سال های آغازین جوانی بیشتر خود را نشان  می دهد وبه تدریج  وبا کسب استقلال وفروهشتن غرایز وکسب تعادل روانی که گاه از آن به پختگی تعبیر می شود ،کاهش می یابد ،آشفتگی های عاطفی وروحی انسان در این مرحله که البته برای همه جوانان در یک سطح واندازه نیست ، رانباید یک ویژگی محتوم شمرد،به بیان دیگر ،زود رنجی نوجوان وجوان امری عارضی است نه ذاتی ،در حدیثی از امام علی علیه السلم آمده است :

“هرگاه نوجوانی را توبیخ کردی راهی برای او در توجیه گناهش باز گذار تا موجب لجاجت ودشمنی او نشود “

 

به هنگام رویارویی با مشکلات واندوههای دنیوی به نماز ومسجد پناه ببرند.

معصومان –علیهم السلام –در سخنان خویش مسجد را آشیانه وپناهگاه مومن بر شمرده اند (مستدرک الوسایل ،ج3،ص 361)پناهگاهی که انسان در آن جا از دغدغه واضطراب فاصله می گیرد وبه آرامش وسکون دست می یابد .آری مسجد گرد ملال واندوه  را از چهره جان می زداید ."افسردگی"را که یک بیماری شناخته شده روحی است ،برطرف می کند وشادمانی ونشاط  را که نشان سلامت وتکامل روحی است ،جایگزین آن می کند.

از این رو امام صادق –علیه السلام- به مسلمانان سفارش می کنند که به هنگام رویارویی با مشکلات واندوههای دنیوی به نماز ومسجد پناه ببرند.(وسایل الشیعه ةمحمد بن حسن عاملی ،ج 5)

در حقیقت آثار سازنده وتربیتی حضور در مسجد رفته رفته به دیگر اعمال مومن  نیز سرایت می کند زیرا حضور در مسجد ،حضور در خانه خداست به طور طبیعی کسی که با خانه خدا انس دارد ،تلاش می کند تا در خارج از مسجد نیز عملکردی متناسب وهمگون با حضور در مسجد داشته باشد. این نقش تربیتی ،آن گاه موثرتر خواهد بود که مومن به یاد آورد که هنگام  حضور در مسجد باید علاوه بر زینتهای  مادّی ،زینتهای معنوی خویش همچون صدق وصفا وخلوص را نیز با خود برگیرد وفرمان :"خذوا زینتکم عند کل مسجد"سوره اعراف  ،آیه 31) را با عمل پاسخ گوید وگرنه پروردگار،او را به خانه خود راه نمی دهد ،اولیای بزرگ خدا نیز دست ردّ به سینه اش خواهند زد.

مسجد با ایجاد آشنایی  وپیوند میان مومن با نخبگان وصالحان جامعه بستری مناسب برای پرورش وتربیت روحی انسان فراهم می کند .کسی که با خوبان پیوند خورد ،حتی اگر به آن درجه  از تکامل نرسد که به سبب ترس از خداوند به گناه دست نیازد ،دست کم از سر حیا وشرم از برادران دینی خود ،راه انحراف را در پیش نمی گیرد. در مکتب تربیتی اسلام وبسیاری  دیگر از مکتبهای تربیتی “انزوا طلبی “و"جمع گریزی “یک بیماری روحی شناخته  می شود در حالی که اجتماعی بودن وجمع  گرایی –در حد معقول آن-نشان سلامت روح وروان انسان وتعادل فکری او به حساب می آید .مسجد با فراخوانی پیوسته مسلمانان به جمع ،روح جمع گرایی ،انعطاف ونظم پذیری  را در آنان تقویت می کند ودرون گرایی افراطی وبیگانگی از جمع را از آنان می زداید.

 

توجه به عقل وافزایش وزن آن در مباحث دینی :

 

اسلام برای عقل وخرد،اهمیت وسهم بسزایی قائل است ،چندانکه آن را هم سنگ شرع شمرده وپذیرش مبانی اعتقادیش را منوط به استدلال وبرهان می داند .در جای جای کتاب عظیمش انسان را به تفکر وتعقل می خواند ولازمه هدایت وی را خردورزی می داند .به همین جهت به کسب علم ودانش واستفاده از خرد وتجربه های بشری در تنظیم امور دنیوی اهمیت  فوق العاده ای داده است به نحوی که کسب علم را بر هر مسلمانی فریضه و واجب شمرده علما ودانشمندان را وارثان و ادامه دهندگان راه پیامبران دانسته وهمگان را به طلبیدن دانش از هر کس وهر مکانی توصیه کرده است.

این همه اهتمام به عقل وتجربه بشری واحترام به فرآورده های آن ما را بر آن می دارد که تا سر حد امکان همه دستاوردهای فکری وفنّی بشر که میراث مشترک همه انسانیت است استفاده نماییم وآن را در راه ایجاد تمدن نوین به کار گیریم .بی شک منظور ما ،پذیرفتن بی قید وشرط تمامی اندیشه های دیگران نیست ،بلکه مقصود شناخت وپالایش اندیشه ها واستفاده از موارد سازگار آنها با عناصر دیدگاه اسلامی است.

بی دینی از دل بد دینی دین داران در آمده است

 

تاریخچه بی دینی در کره زمین از کی شروع شده است ؟تاریخ شروع بی دینی ،لائیک شدن ،دهری شدن ،ماتریالیست شدن ،مشرک شدن از چه زمانی بوده است ؟

بی دینی از زمان بد دینی دین داران شروع شد. بی دینی از دل بد دینی دین داران در آمده است،یعنی فرد دین داری که مسائل دین را خیلی خوب می داند ، ولی در عمل نمره اش صفر است ،اخلاق را خیلی خوب بیان می کرده ،ولی خودش آدم بد اخلاقی بوده ،مسائل تربیتی را خیلی خوب مطرح می کرده ولی خودش آدم بی تربیتی بوده .این بی دینی از درون خانه ها شروع شده است ودر جامعه رخ نشان نداده است .پدر یا مادر دین دار بد دین ،اثر منفی روی بچه هایشان گذاشته اند یا شوهر بد دین ،اثر منفی روی همسرش گذاشته است .خیلی باید دقت بکنیم که در خانه ودر بین مردم ،خوش دین باشیم ،نه بد دین .یعنی مردم وقتی ما را می بینند ،نمی گویم صد در صد ولی هفتاد یا هشتاد درصد ،از قیافه ما ،از حرف زدن ما ،عمل ما ،رفتار ما ،کردار ما در زندگی اولا ،زندگی مادی ما باید مادون مردم باشد ،ثانیا معنویت ما باید مافوق مردم باشد.ما از نظر تقوا ودین داری باید بالا باشیم تا بتوانیم افرادی را که پایین هستند ،بالا بکشیم واگر خدایی نکرده نمره مان از آنها کمتر باشد ،مردم دین گریز می شوند ،از دین خدا فراری می شوند .ما یک سلسه روایات داریم که عمق این روایات وآن نکته مهم روایات این است که مردم را دین گریز نکنیم ،یعنی افعال ورفتار ومنش مان باید به گونه ای باشد که در جامعهی بد معرفی نشویم ،خلافکار معرفی نشویم .فردی باشیم که از نظر زندگی مادی ،مادون مردم باشیم ودر امور معنوی مافوق آنها .اگر اینگونه باشیم یقینا اثر مهمی در جامعه خواهیم داشت…….بخشی از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین انصاریان در مدرسه فیضه 1394