کلام یار


آن علمى كه ما ميخواهيم، همراه با تزكيه است. همين آياتى كه اول اين جلسه تلاوت كردند، به اين نكته اشاره دارد: «هو الّذى بعث فى الأمّيّين رسولا منهم يتلوا عليهم اياته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة». اول، تزكيه است.

تربيت دين، تربيت قرآن، تربيت اسلام اين است. چرا اول تزكيه؟ براى اينكه اگر تزكيه نبود، علم منحرف ميشود. علم يك ابزار است، يك سلاح است؛ اين سلاح اگر در دست يك انسان بدطينت، بددل، خبيث و آدمكش قرار بگيرد، جز فاجعه چيز ديگرى نمىآفريند؛ اما همين سلاح ميتواند در دست انسان صالح، وسيله ى دفاع از انسانها، دفاع از حقوق مردم، دفاع از خانواده باشد. اين علم را بايستى آن وقتى در دست گرفت كه با تزكيه همراه باشد. اين توصيه ى من به شماست.

 

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان جوان/1389

نویسنده: سیده معصومه تقوی

یک دقیقه مطالعه

عادت های ما

کنار جوی آب افتاده بود. افراد زیادی از کنارش عبور  میکردند ولی هیچ اعتنایی به او نداشتند تنها  گاه سری  به علامت تاسف تکان داده ویا جمله ای در مذمت او می گفتند .همه اورا مقصر  می دانستند و دردل می گفتند  :"خود کرده را تدبیر نیست “خودش این سرنوشت را خواسته  پس………

پدیده شوم اعتیاد  امری نیست  که مورد تایید کسی باشد وانسان معتاد در نزد همه ی عقلا موجودی مفلوک ،خوار وفاقد اراده است .البته جرم او تنها ،اندکی لذت طلبی ،تنوع طلبی ،کنجکاوی و…..است واگر این امور گناهان بزرگی باشند همه ی ما نیز مانند او مقصریم .بسیاری از انسان ها گرفتار لذت طلبی ،تنوع طلبی وکنجکاوی اند .آدم های سخن چین آنهایی که در زندگی مردم تجسس می کنند ؛معتادان به دروغ و غیبت که از دروغ گویی وغیبت کردن خود لذت می برند ؛ آن هایی که با حسادت ورزی قصد خنک کردن دل خویش  را دارند ؛آنان که حرص جمع مال وثروت دارند وبا هیچ اندازه از ثروت دنیا اشباع نمی شوند ؛آنان که دایم در حال چشم چرانی  بوده وهرگز  از آن سیر نمی شوند . همه وهمه معتادانی خوار ،مفلوک وفاقد اراده اند.

یادمان باشد ؛کسی که خود معتاد است حق مذمت دیگران را ندارد.

بی قرار

اگر آن یار نگاهی به دل ما می کرد                            گره از کار فرو بسته ما وا می کرد

نفسش جان جهان زنده نماید ور نه                             دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد

کاش آن عرش نشین پادشه کشور جود                       گذری از ره ما خاک نشین ها می کرد

گویی از صحبت ما سخت به تنگ آمده بود                    داشت با مادر خود فاطمه نجوا می کرد

شاید این زمزمه اش بود که فرزندت کاش                        زود می آمد وزخم تو مداوا می کرد

خیانت بزرگ

سوار  بر اسب  خود از جاده ای می گذشت که چشمش به شخصی که از فرط تشنگی وضعف ،کنار جاده افتاده بود ،انسانیّت ،اقتضا میکرد برای نجات  او اقدام کند .این بود که از اسب پیاده شد او را سیراب کرد وپس از آن که حالش اندکی بهتر شد او را بر اسب نشاند وخود با پای پیاده از جلو روان شد .شخص تشنه که دیگر کاملا سر حال شده بود وقدرتی پیدا کرده  بود،ناگهان به دو پهلوی اسب ضربه ای زد وبا سرعت اسب را به پیش راند !بله اوقصد سرقت اسب را داشت ،صاحب اسب فریاد زد ،ای بنده خدا !این کار را نکن :تو با این کار ،به من خیانت نمی کنی بلکه به انسانیت خیانت می کنی زیرا اگر این خبر پخش شود ومن وامثال من بار دیگر روزی با شخصی تشنه مواجه شویم ،هرگز به او یاری نرسانده واو در همان حال هلاک خواهد شد !

برخی از گناهان بسیار کریه ودارای اثاری زشت وخسارت بارند ،گناهانی که در ظاهر یک “دزدی ساده “بیش نیست ولی در واقع از بین برنده ی مروّت و جوانمردی، نوع دوستی ومحبت و…..بوده ،حتی می تواند به اندازه “گناه قتل “برای آن انسان خائن در نظر گرفته  شود {قتل انسانی که به همین خاطر از محبت دیگران محروم گشته و به حال خود رها شده واز دنیا رفته است }

در اعما لمان بیشتر دقت کنیم .

در محضر بهجت

با خدا بساز
ما می خواهیم هر چه دلمان میخواهد بکنیم
خدا کافی است خدا هادی است ما نمی خواهیم خودمان را درست بکنیم ما خودمان حاضر نیستم خودمان را اصلاح بکنیم اگر خودمان را اصلاح بکنیم به تدریج همه بشر اصلاح میشوند
بابا با خدا بسازکار را درست می کند چرا در خلوت وجلوت دلت هر چه می خواهد می کنی ؟

بزرگداشت عطار نیشابوری

جمعه 25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد.

ویژگی سخن عطار

عطار ،یکی از شاعران بزرگ متصوفه واز مردان نام آور تاریخ ادبیات ایران است .سخن او ساده وگیراست .او برای بیان مقاصد عرفانی خود بهترین راه را که همان آوردن کلام ساده وبی پیرایه و خالی از هرگونه آرایش است انتخاب کرده است  او اگرچه درظاهر کلام وسخن خود آن وسعت اطلاع واستحکام سخن استادانی همچون سنایی را ندارد ولی آن گفتار ساده که از سوختگی دلی همچون او باعث شده که خواننده را مجذوب نماید وهمچنین کمک گرفتن او از تمثیلات وبیان داستانها و حکایات مختلف یکی دیگر از جاذبه های آثار او میباشد وسرمشق عرفای نامی بعد از خود همچون مولوی وجامی قرارگرفته و آن دو نیز  به مدح وثنای این مرشد بزرگ پرداخته اند چنانکه مولوی گفته است  :

عطار روح بود وسنائی دوچشم او* ما از پی سنائی وعطار آمدیم