کشف کنید کثرت اهمیت را.....
مقام معظم رهبری : وحدت حوزه ودانشکاه خیلی دشمن دارد. از کثرت دشمن ،کشف کنید کثرت اهمیت را.
با گذشت سال های زیادی از مطرح شدن بحث «وحدت میان حوزه و دانشگاه» هنوز هم برخی بر این عقیده ناصحيح مانده اند که مقصود امام(ره) یا مقام معظم رهبری از این بحث یکی شدن حوزه و دانشگاه و ادغام آن ها با یکدیگر است
. پیش از انقلاب اسلامی، حوزه و دانشگاه مسیری متفاوت از یکدیگر را می پیمودند. می توان گفت اهدافی که هر کدام دنبال می کردند، کاملا جدای از همدیگر بود. درست در نقطه مقابل آنچه که مى بایست عمل شود، تا آن زمان که افرادی مانند آیت الله شهید مطهرى، شهید دکتر مفتح، شهید دکتر بهشتى و شهید دکتر باهنر (رحمهم الله) به این کاستی ها پى برده و بسیار تلاش کردند که پیوندى میان حوزه و دانشگاه به وجود آورند.
اما پس از انقلاب اسلامی و در پی تحولاتی که بعد از انقلاب فرهنگی در دانشگاهها به وجود آمد، زمینههای همکاری دو نهاد آموزشی حوزه و دانشگاه اهمیت مضاعفی یافت. جهت تحکیم پیوند میان آن دو نهاد آموزشی و استمرار ارتباط بین آنان، ستاد انقلاب فرهنگی وقت، از جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم خواستار ارائهی طرحی در این زمینه شد. جامعهی مدرسین نیز متعاقب دریافت آن دستور طرح تأسیس «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» را به ستاد انقلاب فرهنگی ارائه کرد.
نتیجه تشکیل این دفتر، نزدیکتر شدن اساتید حوزه و دانشگاه و انتشار کتاب هایى مانند: درآمدى بر جامعه شناسى اسلامى، درآمدى بر اقتصاد اسلامى و… بوده است اینکه چرا دستاوردهای مشترک میان حوزه و دانشگاه تا کنون در زمینه علوم انسانی بوده به این علت است که نقطه مشترکى که بین حوزه و دانشگاه وجود دارد «علوم انسانى» است. در زمینه علوم انسانى، هم علماى حوزه هاى علمیه مى توانند اظهار نظر کنند و هم متخصصان دانشگاهى، اما در رشته های فنی و تجربی، این نقاط اشتراک کمتر به چشم می خورد. گرچه محوریت دین در تمام علوم به چشم می خورد و توجه به دین علم را نیز به پیشرفت بیشتر نزدیک می کند.
ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه
آنچه بیش از پیش ضرورت وجودیش احساس می شود، همان پیوند میان حوزه و دانشگاه است. متصدیان حوزه و دانشگاه بایستی نسبت به رفتار و عملکرد یکدیگر احساس مسئولیت داشته باشند و نقاط ضعف یکدیگر را برطرف و نقاط قوت خود را تحکیم نمایند. همانطور که آیت الله مصباح یزدی در گوشزد کردن این مسئولیت به طلا ب و روحانیون تاکید می کنند و می گویند:
«طلاب و روحانیون باید مواظب باشند و به مسؤولیت هاى خود توجه کنند. مبادا روزى از آنها سؤال شود که چرا براى اصلاح امورى که توان انجام آن را داشتید کارى نکردید و جوابى نداشته باشند. با وجود آنکه کسب معلومات ویژه براى رفع نیازهاى فرهنگى کشور لازم است، نباید به معلومات گذشته اکتفا کرد. در حالى که موج شک و انحراف در عقاید جوانان رسوخ کرده و صلابت عقاید و افکار اسلامى را تهدید مى کند، شایسته نیست که روحانیون دست روى دست بگذارند و بگویند که بزرگان در چند دوره درس خارج شرکت مى کردند و هر دوره که تمام مى شد دوباره در دوره جدید درس حاضر مى شدند تا ببینند مطلب جدیدى در آن هست یا خیر. نباید گفت: به ما چه ربطى دارد که دانشگاه چنین احتیاجى دارد. اگر، خداى نکرده، چنین روحیه اى وجود داشته باشد، آیا در روز قیامت پاسخى خواهیم داشت؟»
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مدرسه دماوند در 1392/09/27 ساعت 08:23:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |