چه کنیم دنیا به ما رو بیاورد؟
تا به حال به راهی فکر کردهاید که هم دنیا را داشته باشید و هم آخرت را ؟ چه خوب بود اگر راهی پیدا میشد که با دنبال کردن آن هم سعادت آخرت نصیبمان میشد و هم بهره از دنیا میبردیم و به قول خودمان بی نصیب از دنیا نمیرفتیم . امّا آیا راهی را میتوان یافت که با دنبال کردن آن در پایان هم دنیا را داشت هم آخرت را ؟
یا دنیا یا آخرت
گاهی اینطور به نظر میرسد که مردم دنیا از دو حال خارج نیستند یا طالب دنیایند و یا به دنبال آخرتند . یا تمام هّم غمشان دنیا و کسب لذایذ آن است و یا تمام تلاششان را مصروف آخرت خویش نموده و خود را از دنیا محروم کردهاند . عده ایی در این راه موفق و پیروزند و عده ایی دیگر شکست خورده و ناکاماند . در این میان حال شکست خوردهها از همه بدتر است و به قول معروف خسر الدنیا و الآخرت هستند ، نه دنیا را دارند و نه آخرت را . دلایل پیروزی و شکست هر یک روشن است امّا گاهی با خود این باور را داریم که داشتن یکی به معنای از دست دادن دیگری است . اگر رو به دنیا آوری از آخرت رو گردان خواهی بود و آخرت خیالی بیش نخواهد بود و بلعکس اگر روی به آخرت آوری لذتها و زیباییها و نعمتهای دنیا را باید به فراموشی سپرده و قید تمام آنها را بزنی . در حال حاضر ما به دنبال راه کار سومی هستیم که نه فقط دنیا و نه تنها آخرت بلکه هر دو را با هم به همراه داشته باشد. چگونه میتوان میان این دو جمع کرد ؟ برای رسیدن به راهکار و روشی که هم این را داشت و هم آن را باید به این نکات توجّه کرد .
انسان و رابطهاش با دنیا
دنیا به اتمام عظمتش و تمام سختیها و آسانیهایی که دارد حکم پرورشگاه و آزمایشگاه و آموزشگاهی را دارد که انسان محکوم به بودن و زندگی در آن برای چند صباحی است . در خلال این زندگی ممکن است تربیت و پرورش او به درستی انجام نگیرد و او به جای حرکت به سمت پیشرفت و کمال و به ظهور رساندن استعدادها و تواناییهایی که در وجودش نهفته است به سمت و سویی حرکت کند که خود دنیا ، متعلق حقیقی توجه او قرار گیرد بنابراین دیگر توجهش به دنیا از برای رسیدن به کمال و هدف غایی هستی و وجود نیست بلکه زر و زیور و تعلّقات دنیوی او را شیفته خود ساخته و انسان را از هدف اصلی دور میسازد . این را در یکی از مقالات به عنوان دنیای مذموم معرّفی کردیم که گزینه شایسته ایی برای جمع شدن و همراه با آخرت بودن نیست . اما از دنیای دیگری به نام دنیای ممدوح صحبت کردیم و گفتیم که همین نعمتهای دنیوی میتواند سکوی پرواز انسان به سوی بهترینها باشد و این دنیایی است که خود هدف نیست بلکه صرفاً واسطه و وسیله است.
روزی بر دو قسم است ، آن که تو را میخواهد و آن که تو او را میجویی . کسی که دنیا را خواهد مرگ نیز او را میطلبد تا از دنیا بیرونش کند و کسی که آخرت را خواهد ، دنیا او را میطلبد تا روزی او را به تمام پردازد
دنیا و رابطهاش با آخرت
آخرت ، دنیای ملکوتی ، دنیای روحانی … این دنیا کجاست ؟ نقشه آن را میشود ترسیم کرد ؟ چگونه میتوان به آنجا سفر کرد آیا دنیایی مشابه دنیا خاکی است و اینکه آیا در حال حاضر وجود دارد؟ و هزاران سوال دیگر که به برخی جواب داده شده و هنوز برخی مبهم و پیچیده باقی مانده است . اما لازم به گفتن است که دنیای دیگری که مرحله دوم زندگی خود را در آن سپری خواهیم کرد لحظه به لحظه به دست خودمان در حال بنا شدن و شکل گرفتن است . آنان که به دنبال آخرت هستند برای رسیدن به آن نیازمند ابزار و آلات میباشند ؛ و این ابزار چیزی جز این دنیای خاکی نیست و در همین دنیا و از طریق این دنیا و بودن در این عالم خاکی است که آن دنیای دیگر شکل میگیرد حال زشت یا زیبا بودنش به دست خودمان است . بنابراین شکل گیری عالم آخرت بدون دنیا امکان پذیر نیست .
هم دنیا و هم آخرت
گفتیم که برخی فکر میکنند روی آوری به هر یک از این دو عالم به معنای از دست دادن دیگری و کنار زدن آن است . در مورد عالم آخرت گمان میکنم روشن شد که لازمهاش در دنیا و با دنیا بودن به معنای صحیح آن است . اما همین توجّه به آخرت تبعاتی دارد که ذکر آن خالی از فایده نیست . به دنبال راهکار سومی بودیم که هم آخرت را داشته باشیم و هم نعمتهای دنیا به سویمان روی آورد، برای خاطر نشان کردن این راه به بیانات حضرت امیر ( علیهالسلام ) در نهجالبلاغه توجه میکنیم :
روزی بر دو قسم است ، آن که تو را میخواهد و آن که تو او را میجویی . کسی که دنیا را خواهد مرگ نیز او را میطلبد تا از دنیا بیرونش کند و کسی که آخرت را خواهد ، دنیا او را میطلبد تا روزی او را به تمام پردازد . ( نهجالبلاغه دشتی / حکمت 431)
هر که در طلب دنیا بکوشد به آن نرسد و هر که دست بکشد دنیا خود نزد او آید . (نهجالبلاغه دشتی / خطبه 82 )
بودن در کنار یگانه محبوب و در جهت او و برای او زندگی کردن یعنی توجّه تمام کائنات به آدمی و تمام هستی را از آن خود ساختن . اگر به آخرت خود یعنی به خدا توجّه کنی دنیا را به معنای ممدوح آن در جهت رسیدن به او استفاده خواهی کرد . نگاه انسانی که در زندگیاش به خدا توجه دارد متمایز از دیگر نگاههاست دنیا با تمام خدم و حشم مهیّا برای رساندن او به کمال نهایی خویش است . بنابراین او از این دنیا استفاده میکند تا از حیات طبیعی محض به حیات معقول برسد . پس میشود هم دنیا را داشت و هم آخرت را و آن زمانی است که خدا را داشته باشی چرا که هم او دنیاست و هم آخرت .
بخش نهج البلاغه تبیان
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مدرسه دماوند در 1392/05/14 ساعت 10:33:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |