شعر
آهسته می شویَد یگانه همسرش را با آب زمزم آیه های کوثرش را
آهسته می شوید مبادا خون بیاید آن یادگاری های دیوار ودرش را
می گرید اما باز مخفی می نماید با آستینی بغض های حنجرش را
در خانه او بازوی زهرا ورم کرد حق دارد او بلا نمی گیرد سرش را
با گریه های دخترانه زینب او بوسد کبودی های روی مادرش را
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مدرسه دماوند در 1391/02/07 ساعت 10:16:33 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید