خوبی و بدی من، فضل و عدل تو!
بسم الله الرحمن الرحیم
نیازمندی در بی نیازی
امام حسین (ع) فرمودند:
“الهی، انا الفقیر فی غنای فکیف لا اکون فقیرا فی فقری”
خدای من! من در متن بی نیازی و غنا، محتاجم. پس چگونه در وسعت فقر ونیاز های خود، فقیر نباشم؟ من در آنچه که می دانم جاهل و نادان هستم پس چگونه در جهل و نادانی خودم جهول نباشم.
غنا و بی نیازی و علم و آگاهی من محدود و محکوم است. نداشته ام، به آن رسیده ام و دوباره ازدست می دهم. این محدودیت به تحول و بود و نبود و این محکومیت به دادن و گرفتن، مرا شرمنده می سازد که دم از بی نیازی و آگاهی بزنم.
گذشته از حد و حکومت که مرا درخود گرفته، من چقدر می دانم و چقدر نمی دانم و نادانی ها چقدر بر دانایی های من اثر خواهد گذاشت و آن را دگرگون خواهد ساخت؟
خدا! ای آخرین فریاد! بگو با این همه فقر با این همه جهل چه می کنی؟ رهایم می سازی، به خودم وا می گذاری؟ یا با تمام ادعاها و نافرمانی ها به تربیتم و شکستنم می پردازی تا دیوارهایم بریزد و حصارم به وسعت بازگردد…؟
خوبی و بدی من، فضل و عدل تو
امام حسین(ع) فرمودند:
“الهی، ان ظهرت المحاسن منی فبفضلک و لک المنة علیّ و ان ظهرت المساوی منّی فبعدلک و لک الحجة علیّ “
خدای من! اگر از من خوبی هایی آشکار شده، آن ها با فضل و بخشش تو بوده و تو بر من منت داری و اگر از من بدی هایی آشکار گشته، این هم از عدل و عنایت تو بوده و تو برمن محبت داری.
تو بودی که مرا صدا زدی، تو بودی که مرا خواندی، تو بودی که مرا بی قرار از همه و خسته و بی حوصله ساختی و این تو بودی که با علامت ضعف هایم به بازگشت به توبه وادارم کردی و این تو بودی که باعدل و اعتدال خود تجاوزهایم را مشخص ساختی و این همه حجت و منت تو بود که مرا بیدار کرد و ضعف هایم را نشانم داد و شور بازگشت را در دلم ریخت.
منبع: چهل حدیث از امام حسین(ع)، علی صفایی حایری
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مدرسه دماوند در 1392/09/12 ساعت 11:34:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |