کلام یار
آن علمى كه ما ميخواهيم، همراه با تزكيه است. همين آياتى كه اول اين جلسه تلاوت كردند، به اين نكته اشاره دارد: «هو الّذى بعث فى الأمّيّين رسولا منهم يتلوا عليهم اياته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة». اول، تزكيه است.
تربيت دين، تربيت قرآن، تربيت اسلام اين است. چرا اول تزكيه؟ براى اينكه اگر تزكيه نبود، علم منحرف ميشود. علم يك ابزار است، يك سلاح است؛ اين سلاح اگر در دست يك انسان بدطينت، بددل، خبيث و آدمكش قرار بگيرد، جز فاجعه چيز ديگرى نمىآفريند؛ اما همين سلاح ميتواند در دست انسان صالح، وسيله ى دفاع از انسانها، دفاع از حقوق مردم، دفاع از خانواده باشد. اين علم را بايستى آن وقتى در دست گرفت كه با تزكيه همراه باشد. اين توصيه ى من به شماست.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان جوان/1389
نویسنده: سیده معصومه تقوی
تربیت دختران در اسلام
دوشنبه 90/08/09
معرفی پایان نامه
نام پایان نامه : تربیت دختران در اسلام
نام نویسنده : ا . گل محمدی
دختر و پسر در بعضی موارد با هم مشترکند و در بعضی موارد با هم تفاوت دارند . زمینه های اشتراک آنها تساوی در حقوق و تساوی در انسانیت است . از طرف دیگر اسلام به دلیل ارزش خاصی که برای دختران قائل است ، تربیت خاصی نیز برای آنها در نظر گرفته است . اسلام نه تنها زنان را دارای ضعف نمی داند ، بلکه آنها را افرادی قوی برای تربیت نسل می داند . اسلام بیان می کند که باید به دختران احترام گذاشت و به تربیت او توجه کرد و به او امنیت و استقلال اجتماعی بخشید . دختران ، مادران آینده و تربیت کننده ی نسل های بعدی اجتماع هستند ، پس تربیت خود آنها دارای اهمیت و ضرورت فراوانی است ، چون آنها نقش انسان سازی را در اجتماع به عهده دارند . دختران را باید به گونه ای تربیت کرد که کفو وهمتای مرد آینده باشند و با هم بتوانند خانواده ای را اداره کنند ، باید با هم همکار و همفکر باشند ، تحت همه ی این شرایط است که دختران می توانند در صلح و تحول جامعه نقش به سزایی داشته باشند ، به همین دلیل باید دختران را به عنوان عضوی از افراد جامعه قبول کرد . پس باید در همه ی ابعاد دختران را تربیت کرد ، در بعد مذهبی باید احکام نماز و روزه و سایر عبادات را به او آموخت . البته مادر باید به پرورش جسم و نیرومند نگاه داشتن جسم و تحرک و فعالیت های بدنی دختر توجه داشته باشد . باید دختران را برای شرکت و حضور ذر اجتماع تربیت کرد ، چون در هر جامعه ای ممکن است علف های هرز و مسموم باشند که تربیت نا صحیح دختران سبب می شود که آنها به سمت این علف های هرز نرفته و مسموم شوند ، به همین دلیل باید به دخترانمان اصول فراوانی را بیاموزیم که مهمترین این اصول ، اصل اخلاق و عاطفه است.
کلید واژه : تربیت ، پرورش ، اصل حریت تربیت و تفاوت تکوینی و تشریعی
مهمترین پیامهای ازدواج آسمانی
چهارشنبه 90/08/04
از ماجرای ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمهعلیهماالسلام نکات بسیار جالبی را میآموزیم که اگر خواهان سعادتیم و پیروی راستین اسلام، بایستی تا مرز توان تلاش کنیم تا مراحل اول ازدواج بر مبنای صحیحی صورت گیرد، و دوم آنکه ساده زیستی در تمام شوون زندگی جامعه و بخصوص ازدواج راه یابد، و گرنه قید و بندهای اجتماعی در امر ازدواج که بیشتر نشأت گرفته از فرهنگ غیر اسلامی و یا ساخته و پرداخته ی ذهنهای کوتاه مادی و اشرافی است چون غل و زنجیر بر دست و پای جوانان و والدین آنها میافتد و هر روز این غل و زنجیر بزرگتر و سنگینتر میشود، تا جایی که امکان هر نوع حرکت صحیحی را میگیرد و حیات جامعه را به سوی نابودی میکشاند، و بر فساد و نابسامانیهای روانی و مشکلات اخلاقی میافزاید.
.مهمترین پیام های این ازدواج پیام مهرورزی است.
پیام محبت ورزی دارد . زندگی این دو بزرگوار سرشار ازمحبت بوده است .
درسهائی که از ازدواج حضرت علی و فاطمه زهرا علیهماالسلام میگیریم از این قرار است:
۱- کفو و همتا بودن:
یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، کفو و همتا بودن دختر و پسر با هم است، زیرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است که درک متقابل آنان از یکدیگر امکانپذیر است.
برخی تصور میکنند کفویت تنها به شرائط ظاهری از قبیل مسائل نژادی و یا وضعیت مادی و رفاهی بستگی دارد. در صورتی که چنین نیست، بلکه همتایی و هم سوئی آرمانها، خواستها و تمایلات روحی و روانی افراد، میزان آگاهیهای علمی و دینی و میزان تعهد عملی به مکتب و مذهب، و ارزش نهادن به ویژگیهای اخلاقی و فرهنگی است.
اگر مسئله همتایی نبود، بدون تردید دختران زیبایی در مدینه بودند که از ازدواج با حضرت علی علیهالسلام خرسند میشدند. اما او حتی از آنان خواستگاری هم نکرد و برای حضرت فاطمه علیهماالسلام نیز خواستگاران فراوانی بودند امّا حضرت فاطمه علیهماالسلام و پیامبرصلیالله علیه وآله به این وصلتها راضی نشدند تنها حضرت فاطمه علیهماالسلام و روح والای او بود که زیباییها و شکوه معنوی حضرت علیعلیهالسلام را درک میکرد . در این مورد پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله فرمودند: اگر خدا علی را نمیآفرید برای فاطمه کفو و همتایی وجود نداشت. (۱
۲- خواستگاری بدون واسطه
خواستگاری بدون هیچ تشریفات و حضور واسطه انجام شد و حضرت علیعلیهالسلام شخصاً به خواستگاری حضرت فاطمه علیهماالسلام از پیامبر صلیالله علیه وآله اقدام نمود. . با اینکه رسول گرامی دوست داشتند حضرت علی (ع) دامادشان بشود اما خودشان خواستگاری نکردند و خود فاطمه (س) هم اصلا این کار را نکردند . تازه خود پیامبر که قبحش کمتر بود اگر اینکار را میکردند ولی نکردند و می دانستند جز علی (ع) برای فاطمه (س) همتایی نیست .صحا%8
دو مرد ماهیگیر
یکشنبه 90/08/01
دو مرد ماهیگیر
دو مرد در کنار درياچه اي مشغول ماهيگيري بودند . يکي از آنها ماهيگير با تجربه و ماهري بود اما ديگري ماهيگيري
نميدانست. هر بار که مرد با تجربه يک ماهي بزرگ مي گرفت ، آنرا در ظرف يخي که در کنار دستش بود مي انداخت تا ماهي ها تازه بمانند ، اما ديگري به محض گرفتن يک ماهي بزرگ آنرا به دريا پرتاب مي کرد .
ماهيگير با تجربه از اينکه مي ديد آن مرد چگونه ماهي را از دست مي دهد بسيار متعجب بود . لذا پس از مدتي از او پرسيد :
- چرا ماهي هاي به اين بزرگي را به دريا پرت مي کني ؟
مرد جواب داد : آخر تابه من کوچک است !
گاهي ما نيز همانند همان مرد ، شانس هاي بزرگ ، شغل هاي بزرگ ، روياهاي بزرگ و فرصت هاي بزرگي را که خداوند به ما ارزاني مي دارد را قبول نمي کنيم . چون ايمانمان کم است .
ما به يک مرد که تنها نيازش تهيه يک تابه بزرگتر بود مي خنديم ، اما نمي دانيم که تنها نياز ما نيز ، آنست که ايمانمان را افزايش دهيم
.
خداوند هيچگاه چيزي را که شايسته آن نباشي به تو نمي دهد .
اين بدان معناست که با اعتماد به نفس کامل از آنچه خداوند بر سر راهت قرار مي دهد استفاده کني .
هيچ چيز براي خدا غير ممکن نيست .
به ياد داشته باش
:
به خدايت نگو که چقدر مشکلاتت بزرگ است ،
به مشکلاتت بگو که چقدر خدايت بزرگ است
نگاهم کن...
چهارشنبه 90/07/20
چرا مشق های نارنجکم را امضاء نمی کنی؟
رگ تیر کشیده ی دستانم توان نوشتن نمی دهد و لبانم قلوه سنگی ست در برکه ای خاموش . وقتی ستّاره ها بر تن شب آونگ می شوند دلم برایت می نویسد . گاهی کلام را می شکند و صفحه گلگون می شود ، بغض گره خورده در گلویم کلام را می لرزاند. تا زمانی که خورشید پلک های خشکیده اش را تکان دهد ، می بارد . آن گاه دیده به بارگاهت می دوزم تا سنگینی نگاهت را بر دلم حس کنم . کبوترهایت مرا دیده اند . آن روز که بال های چادرم در ایوان طلا پرواز می کردند مرا دیدند . نگاهشان به پای دربند افتاده ی قلبم خشک شد…نگاهم کن…نگاهم کن تا دلم در باران نگاهت تن بشوید .