کلام یار


آن علمى كه ما ميخواهيم، همراه با تزكيه است. همين آياتى كه اول اين جلسه تلاوت كردند، به اين نكته اشاره دارد: «هو الّذى بعث فى الأمّيّين رسولا منهم يتلوا عليهم اياته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة». اول، تزكيه است.

تربيت دين، تربيت قرآن، تربيت اسلام اين است. چرا اول تزكيه؟ براى اينكه اگر تزكيه نبود، علم منحرف ميشود. علم يك ابزار است، يك سلاح است؛ اين سلاح اگر در دست يك انسان بدطينت، بددل، خبيث و آدمكش قرار بگيرد، جز فاجعه چيز ديگرى نمىآفريند؛ اما همين سلاح ميتواند در دست انسان صالح، وسيله ى دفاع از انسانها، دفاع از حقوق مردم، دفاع از خانواده باشد. اين علم را بايستى آن وقتى در دست گرفت كه با تزكيه همراه باشد. اين توصيه ى من به شماست.

 

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان جوان/1389

نویسنده: سیده معصومه تقوی

این چه فکری بود کردی؟!


گشت نا محسوس

در حال رانندگی بودم وتلاش می کردم که همه قوانین را رعایت کنم ناگاه به ذهنم خطور کرد چه خوب می شد اگر یک گشت نا محسوس پلیس در تعقیب من باشد وببیند که من تمامی قوانین را رعایت می کنم وبه همین خاطر مرا مورد تشویق قرارداده وجایزه ای خوب ونفیس برایم در نظر بگیرد. بلافاصله پس از این افکار به ذهنم خطور کرد مگر غیر از این است ؟!مگر تمامی حرکات وسکنات خوب وبد انسان در حال نظارت وضبط توسط دوربین های مخفی الهی نیستند ؟مگر خداوند متعال خود شاهد اعمال ورفتار من نیست؟و مگر ملائکه خداوند ،همه اماکن ، همه زمان ها،وحتی اعضائ وجوارح خود انسان ،شاهدانی براعمال او نیستند؟…….

پس این چه فکری بود کردی ؟!!

با خیال راحت ودر کمال لذت ،قوانین (زمینی وآسمانی) را رعایت کن وبدان که هرگز زحماتت به هدر نخواهد رفت ….

سجده شکر

 

سجده شکر وشاکر نعمت های پروردگار

هشام بن احمر می گوید : همراه امام کاظم (ع)بودم آن حضرت سوار بر مرکب بود وبا هم در خارج شهر مدینه حرکت می کردیم .ناگاه دیدم آن حضرت از پشت مرکب زانو خم کرد وپیاده شد  وبه سجده افتاد وسجده طولانی انجام داد. سپس سر بلند کرد. از آنحضرت پرسیدم :"قربانت گردم چرا سجده طولانی نمودی ؟"امام کاظم (ع) فرمود :"هنگام حرکت  به یاد نعمتی افتادم که خداوند به من عطا فرموده است وخواستم خدا را به خاطر آن نعمت سجده شکر بجای آوردم.

سجده شکر

 

سجده شکر وشاکر نعمت های پروردگار

هشام بن احمر می گوید : همراه امام کاظم (ع)بودم آن حضرت سوار بر مرکب بود وبا هم در خارج شهر مدینه حرکت می کردیم .ناگاه دیدم آن حضرت از پشت مرکب زانو خم کرد وپیاده شد  وبه سجده افتاد وسجده طولانی انجام داد. سپس سر بلند کرد. از آنحضرت پرسیدم :"قربانت گردم چرا سجده طولانی نمودی ؟"امام کاظم (ع) فرمود :"هنگام حرکت  به یاد نعمتی افتادم که خداوند به من عطا فرموده است وخواستم خدا را به خاطر آن نعمت سجده شکر بجای آوردم.

آراستگی امام کاظم (علیه السلام )

آراستگی وزینت امام کاظم علیه السلام برای همسرخویش

حسن بن جهم می گوید: امام کاظم علیه السلام را دیدم که محاسنش را رنگ کرده وبسیار آراسته به نظر می رسید .پرسیدم “فدایت شوم چرا محاسنت را رنگ کرده ای ؟ در پاسخ فرمود :آراستگی وآما دگی موجب تاکید بر حفظ عفت زن می شود . همانا بعضی از زنها به خاطر آنکه شوهرانشان به مساله نظافت وآرایش بی اعتنا هستند از مرز عفت خارج می گردند. سپس فرمود : آیا دوست داری که همسرت را آنگونه بنگری که او تو را آنگونه ژولیده ونا منظم بنگرد؟عرض کردم :نه پس فرمود : زن دوست ندارد تو را ژولیده بنگرد. سپس افزود : ” من اخلاق النبیا ء التنظیف و التطیب وحلق الشعر :از اخلاق پیامبران پاکیزکی ،خوشبویی وزودن موهای اضافی بدن است .”

میلاد با سعادت اش پیشاپیش مبارک

 

روز دانشجو


روز دانشجو روز تکریم آمیختن علم ودانش با اخلاق اسلامی وبصیرت سیاسی بر دانشجویان فهیم گرامی باد


در تاريخ 24 آبان اعلام شد که نيکسون معاون رئيس جمهور آمريکا از طرف آيزنهاور به ايران مي‏آيد. نيکسون به ايران مي‏آمد تا نتايج «پيروزي سياسي اميدبخشي را که در ايران نصيب قواي طرفدار تثبيت اوضاع و قواي آزادي شده است» (نقل از نطق آيزنهاور در کنگره آمريکا بعد از کودتاي 28 مرداد) ببيند. در مقابل دانشجويان مبارز دانشگاه نيز تصميم گرفتند که در فضاي حکومت نظامي بعد از کودتاي سياه، هنگام ورود نيکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدي تجديد رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنيس رايت» ، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ايران بيايد. از همان روز 14 آذر تظاهراتي در گوشه و کنار به وقوع پيوست که در نتيجه در بازار و دانشگاه عده‏اي دست گير شدند. اين وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت. و بيشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکي و داروسازي و حقوق و علوم آغاز شد. صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه تجهيزات فوق العاده سربازان و اوضاع غير عادي اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثه‏اي را پيش بيني مي‏کردند. فضا بشدت آبستن حوادث و درگيري بود. بعد از گذشت مدتي براي جلوگيري از تنش و درگيري چندين دانشکده تعطيل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رييس دانشگاه تعطيل گرديد. نيروهاي نظامي رژيم که بشدت رفت و آمد دانشجويان را کنترل کرده و در اين بين عده اي را نيز دستگير نموده بودند, با حضور در کلاس يکي از اساتيد دانشکده فني (مهندس شمس استاد نقشه کشي) زمينه اعتراض را در کلاس درس ايجاد کردند. آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظاميان در دانشگاه اعتراض داشتند را دستگير نمايند. دستگيري دو دانشجو کلاس را به هم زده، دانشجويي ديگر بر روي نيمکت کلاس فرياد مي زند: “آقا ما چقدر بي عرضه هستيم. چقدر بدبخت هستيم. اين کلاس نيست، اين درس نيست. يک عده اي بدون اينکه از استاد و از کادر دانشگاه اجازه بگيرند وارد کلاس مي‌شوند و هياهو در مي‌گيرد. تف به اين کلاس و تف به اين مملکت!” دانشکده فني به هم مي‌ريزد و در محاصره کامل نظاميان قرار مي‌گيرد و به يکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجويان در صحن طبقه اول به خون مي‌غلطند عده‌اي زخمي شده و در اين ميان سه دانشجو به نامهاي قندچي و بزرگ نيا و شريعت رضوي به شهادت مي‌رسند. همان روز 16 آذر پليس توسط راديو اعلام کرد: “عده‌اي از دانشجويان در کلاسهاي درس نشسته بودند و به پليس چهره خشني نشان مي‌دادند و پليس را مسخره مي‌کردند و اين باعث شده که پليس به واکنش بيفتد. پليس قصد زدن دانشجويان را نداشت ولي دانشجويان به پليس حمله کردند و مي‌خواستند اسلحه‌شان را بگيرند. پليس در قالب دفاع اين کار را کرده و قصدش زدن دانشجويان نبوده است.” فرداي آن روز شاه تيمسار مزيني را براي دلجويي به دانشگاه مي‌فرستد تا خودش را از اين گناه و تقصير تبرئه کند. وي با خانواده‌هاي شهدا ملاقات مي‌کند و در دانشگاه به ظاهر از اساتيد و روسا عذرخواهي مي‌کند. دو روز بعد از واقعه 16 آذر، نيکسون به ايران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهي که هنوز به خون دانشجويان بي‌گناه رنگين بود دکتراي افتخاري حقوق دريافت کرد. روز 16 آذر به عنوان روز مقاومت و ايستادگي دانشجويان اين سرزمين در برابر استعمار غرب و استبداد و خودکامگي در دفتر تاريخ اين سرزمين به يادگار ثبت گرديده است.